خرد و خمیر اومدم خونه، نشستم پا کامپیوتر، شاید آهنگ، این حال سگی رو آروم کنه: از ماه پیشونی شروع کردم که یادم بیاد اون روز که ایمیل داده بود و خوش خوشانم بود ماه پیشونی" قول بده که دائم بخندی "گوش می کردم، وسطش اشکم سرازیر شد، بعد نوایی ...نوایی اون آقا پیره نبود...اسمش رو نمی دونستم .. همه چی آرومه ...در هر بیتش تکرار "کشک" !! بعد تو عزیز دلمی" کیلو چند؟! " که سر و صداش زیاده صدای گریه نمیره بیرون از اتاق !! بعد منصور.. قمیشی...بعد ش ۲ تا آهنگ بود یکی گریه کن قمیشی ..یکی گریه نکن ابی ! مثل تمام لحظات حیاتی زندگی، یه دوراهی ! ما خودمون رو پرت کردیم تو فاز گریه نکن ، الان با نوک دماغ قرمز نشستیم برای دیدنت بی قرارم " زرشک " گوش می کنم , منتظر که از قرمزی دربیاد، برم بیرون از اتاق.
پ.س. چه معنی داره؟ آدم تو خونه خودش نتونه گریه کنه؟
پ.ث.چرا همیشه تاریخ واسه من یکجوره ؟ این همه تکرار!! به خدا تنوع هم خوب چیزیه ها...
پ.ص. خدایش آهنگ های ایرانی اصلا نمی تونن احساسات آدم رو جواب بدن. نمیشه گفت، هر چی بوده رو گوش کردم ، ولی شاد هاش هم غمگین ند. غمگین ها دو دسته میشن...اونایی که با گوش کردنشون غمت یادت میره بس که سرد و غمناک و بارونی و غربت و ... هستن.. دسته دوم که زندگی کردن هم یادت میره!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر