نمی دونم این مرض همه گیر است یا فقط منم که آبان که می شود شروع میکنم به حساب و کتاب ...سال گذشته رو چی کار کردی...۵ سال و ۳ ماه گذشته رو چی کار کردی... اصلآ چرا کاری رو کردی یا نکردی!! بعد عکسها هم رو که نگاه میکنم واو.. این ها منم؟ چقدر هم منم؟!!
انشا ها رو یادتون هست؟ در آینده میخواهید چه کاره شوید؟ اون فرد مفیدی برای جامعه شدن ها رو ؟ ( کدوم جامعه ؟) این روایت تلاش( بچه ها) آدم هاست برای اینکه (بزرگ شوند که ) کسی بشوند..بعد بزرگتر که می شوند می خواهند که یکی باشند مثل همه، بزرگتر تر که میشوی ،آن همه را هم نمیخواهی باشی.. میخواهی که نباشی، بودنت با نبودنت یکسان باشد.. مثل هیچ کس که نبود ( نه یکی بود ، نه نه ،، اون یکی ...اونی که نبود ، هیچوقت تو قصه ها نمی پرسیدیم چرا ، کجا بود؟)
دارم حساب میکنم توی سال گذشته ، چقدر نبوده ام.. و چقدر خوب نبوده ام. باشد برای وقتی که کلا دیگر نباشم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر