۱۲ بهمن ۱۳۸۸

کلاف

باید بنویسم...مثل اینهایی که چند وقت است حمام نرفته اند و ژولیده و بوگندو به آب رسیده اند و می گویند حالا کجا رو اول بشورم! با چی.. آخ چه آب گرم خوبی...باید بنویسم وهی می گویم از کجا بنویسم...به به نوشتن چقدر خوب است...نوشتن به فارسی چقدر بهتر است. بعد توی این مدت هی فکر می کنم به اینهمه موضوع برای نوشتن فلان دوست جان عزیز یا فلان خاطره با فلان آدم سه ماه پیش نازنین که دو ماه پیش ازش متنفر شدم و نازنینش دود شد و الان اصلا ننوشتنش بهتر است!! این چرک می ماند آنجا یه قسمت تیره که بعدتر ها دیگر یادم نمی آید چی به چی بود و چرا .... بعد ذهنم هم اینقدر نامرتب است...نا آرام است ..این شاخه آن شاخه...این کار و بکنم آنجا بروم ...مثلا یوگا دیگر نمی روم...به فلان دلیل و به فلانی چی بگم ولی به آن یکی نگم ولی بلاخره این یه آن می رسد و بعد شاید راجع به من بپرسد و شاید هم نپرسد اصلا مگر فضول است که بپرسد و این به آن چی می گه راجع به من و این رو نگه یک وقت و غلط می کند ! که راستش رو بگه و یادم باشد به اش بگم که به فلانی نگه و باقی اشکالی ندارن...نه بهتره که نه به این راستش رو بگم نه به اون... اصلا آین آدم های دیگر چرا راجع به من حرف می زنن ..کار ندارن خودشون آیا!! چی میشد که اینوزیبل بودم و هیچکی نه می دیدم نه کاری به کارم داشت.. زنگ هم نمی زدن که آیا دلت می خواهد برویم کلاس رقص یا امشب بیا هم ببینم همدیگر رو یا بچه ها هستن تو هم بیا....بعد خودشان می فهمند که چقدر غیر اجتماعی هستم و اینا و از یک وقتی به بعد دیگر زنگ نمی زنند... بعد می آیند می گویند که با هم بودند و این هم عکسش تو فیس بوک...بعد با دلم می خواهد اینوزیبل باشم که نبینند که غصه ام می آید... بعد اینجوری است که مردم روزی سه تا دوست اد می کنند من دو تا حذف می کنم...سومی رو هم طاقت نمی آورم و خودم رو غیر فعال می کنم تا حسودیم بخوابد برگردم تو فیس بوک...این هم شبکه اجتماعی ام است خیر سرم!! اینها ساده ترین مثال هاست برای نشان دادن میزان کلافه گیم از زندگی... اضافه کنید آنکه دفاع از تز که نه دلم می خواهد کسی را دعوت کنم نه جشن بگیرم نه مهمانی نه حتی خرید کفشی لباسی به این مناسبت که بعدها یادم بندازد این حالم رو و حتی کلاه فارغ التحصیلی مثل دفعه قبل... اضافه کنید آنکه شکم قلمبه.. اضافه وزن.. برنامه ریزی برای آینده... پاسخ به سوال همیشه جذاب در آینده می خواهید چکاره شوید...موضوع انشا جاودانه ی معیارهای شما برای شریک زندگی شما چیست یا شریک زندگی کیلو چند خودت رو مسخره کردی یا ما رو و سوال هایی از این دست....